شاید سخن گفتن از مردمانی که دلشان به مهر مردم گره خورده ، شادی شان ، شادی یتیمان و غصه شان ، غم ضعفا است، در عصر اینترنت، ماشین و آهن کمی باور نکردنی باشد اما واقعیت این است که هنوز هستند کسانی که سر بر بالین به راحتی نمی گذارند مگراینکه اطمینان حاصل کنند آنهایی را که می شناسند، به آرامی
خوابیده اند .
مردانی که گویا خلق شده اند تا دستهای نیازمند را از سر صدق و صفا بگیرند و برایشان از موهبت الهی بگویند .
هستند کسانی که شب برایشان هزاران معنا دارد برای اینکه چشم در چشم نیازمند نشود تا مگر انسانی شرمنده شود.
آری قصه انسانیت هنوز در شب یلدای بسیاری از مردمان این مرز وبوم نقل محفل است.
اما امروز رخصتی ها می خواهند بگویندقهرمانان این قصه های واقعی هستند و درمیان من و تو زندگی
می کنند چراکه خود شاهد حضورشان بودیم و از بودن در کنارشان فیض بردیم. ولی کاش می شد از آنها نام برد، اما می دانیم که آنها نمی خواهند شناخته شوند که اگر غیر از آن بود دیگران آنها را پهلوان و جوانمرد نمی خواندند و خودشان هم خود را شاگرد مولای متقیان علی(ع) معرفی نمی کردند.
به هرحال در هفته ای که گذشت شاهد شادی خانواده هایی بودیم که شبهای زیادی را از سر آرامش بر بالین نگذاشته بوده اند .خوشحالیم که هنوز اهالی زورخانه و ورزش باستانی دراین مسیر از همه سبقت می گیرند و به یاری این خانواده ها می شتابند. دست مریزاد یا علی مدد