ازمردی صحبت می کنیم که ازسال ۱۳۲۰به طوررسمی کشتی را از کوچه پس کوچه های شیرخورشید شهرری آغازکرد و بعد از دومقام سومی درسالهای ۱۳۳۲و۱۳۳۶به مربیگری روی آورد و ناجی جوانان و نوجوانان شهرری شد که به ورزش و سلامت جسم بپردازند.
بله نام ناجی، تنها برازنده مردی است که خود و خانواده خود را وقف کشتی کرد و جوانان این مرزوبوم هنوزهم باخاطرات تلخ و شیرین او زندگی می کنند .
زنده یاد عبدالله زارع مربی ای بود که نه تنها قهرمان می ساخت بلکه از لحاظ اخلاق و رفتار جوانان راراهنمایی می کرد وبه آنها راه و رسم زندگی را می آموخت.
محمدشربیانی رئیس حال هئیت کشتی شهرری ازخاطراتش می گفت، او از مربی اش چنین می گوید.
او نه تنها مربی بلکه، حکم پدر دوم من را داشت و در همه حال حامی ما بود.
شاید اگر او سر راه ما قرارنمی گرفت ما درحال حاضر چنین وضعیتی نداشتیم و سرگذشتمان چنین رقم نمی خورد.
محمد شربیانی قهرمان آسیا واقیانوسیه از زارع چنین یاد می کند .او با راهنمایی هایش زندگی ما را شاید به نوعی تغییر داد و باعث شد که به ورزش گرایش بیشتری پیداکنیم .
بارهامرحوم عبدالله زارع درموردمحمدخان شربیانی به بنده(صفرزاده)می گفت بعدازتختی که پهلوانی به تمام معنا بود، محمدخان پهلوانی را زنده نگه داشته و اوشایسته پهلوانی است.
محسن سوریان از شاگردان شاخص او نیز به عنوان قهرمان امیدهای جهان از وی می گوید: آقا زارع گذشته ازخاطرات شیرینش معلم خوبی برای ما بود و ما همیشه قدردان این عزیزهستیم و یادش را گرامی می داریم.
حاصل مربیگری مرحوم زارع بچه هایی بودند که اگرعبدالله زارع برسرراه آنها قرارنمی گرفت شاید معلوم نبود چه سرگذشتی داشتند.
قاسم بابایی ،جعفری، ابراهیم امامی، عباس بشیری ،مهدی سبزعلی، مهدی ومحمدشربیانی، حسن شاهسون، ولی اکبر و برادران سوریان که همگی عنوان دارجهان ومیادین بین المللی شدند ، که مرحوم زارع برای آنها زحمات بسزایی کشید .
گل سرسبد مرحوم زارع، حمید سوریان با وقار وقهرمان جهان و المپیک می باشد، بله حمیدی که حق شاگردی راتمام وکمال درحق پدرکشتی شهرری اداکرد و بعد ازمرگش با اینکه درالمپیک بود برایش اشک ریخت و بعد از برگشت از المپیک به خانه وی سرزد و ادای احترام کرد .
لقب پدرکشتی شهرری به راستی که سزاوار آن مرد می باشد برای اینکه نزدیک به ۲۰هزار شاگرد از زیر دستش آمدند و رفتند. چه کارهایی که برای جوانان نکرد، با اینکه نمی خواست ازشهرتش استفاده کند برای اشتغال همین شاگردانش که بیکاربودند جلوی خیلی ازمسوولین سر خم کرد و خودش را شکست تا خانواده ای راسرپانگه دارد و همین جوانان همیشه قدردان زحمات وی خواهند بود آفرین به مردی که زندگی باشرافت کرد .
خدایش بیامرزش روحش شاد و یادش همیشه درقلبها باقی است.