زمانی که از تربیت صحبت میکنیم باید این نکته را نیز متذکر شویم که تربیت در ابعاد و شاخههای گوناگون و گستردهای مورد نظر است. در تربیت، انسان همواره باید به ابعاد مختلف شخصیت وجودی او توجه کرد، چرا که انسان موجودی ساده و تک بعدی نیست. نیازهای غریزی و فیزیولوژیکی و ویژگیها و استعدادهای مختلف جسمانی، ذهنی، روانی، عاطفی، دینی، اخلاقی و اجتماعی انسان باید مورد توجه قرار گرفته و به طور هماهنگ و متناسب در جهت تامین مطلوب نیازهای انسانی و پرورش استعدادی بالقوه که در وجود او به ودیعه نهاده شده است رشد کرده و ره به سوی کمال بپیماید.
لذا شایسته است که برنامه تربیتی انسان به طور همه جانبه و هماهنگ شروع گردد. از آنجایی که در نظام تربیتی اسلام همواره توجه خاص به کلیه ابعاد وجودی انسان در مراحل مختلف رشد مبذول شده انتظار معقول این است که در شکوفایی نظام جمهوری اسلامی که به خون بهای هزاران شهید و معلول برای ما به ارمغان رسیده است به معیارها و ارزشهای تربیتی اسلام توجه بیشتری شود.
در این رهگذر در کنار ابعاد مختلف تربیتی، تربیتبدنی یکی از ارکان مهم نظام تربیتی از دیدگاه اسلام است. در واقع اهداف بسیاری از احکام اسلام نیز در جهت تحقق تربیتی است. قدر مسلم بین ابعاد مختلف تربیتی مثل تربیتبدنی، ذهنی، عاطفی و غیره یک هماهنگی برقرار بوده و با هم در ارتباط متقابل و مؤثری میباشند، بدیهی است که هدف تربیتبدنی انسان صرفاً درشت شدن هیکل نیست، بلکه بیشتر سلامت جسمانی، ورزیدگی و چالاکی و آمادگی برای عمل به وظایف و مسئولیتهای مختلف چون کار و تلاش، تولید و استقامت در سختیها و میادین کارزار و جهاد مقدس است. بنابراین اگر تربیتبدنی بدون توجه و تاثیر سازنده به سایر ابعاد وجودی انسان در نظر گرفته شود و هدف و جهت مشخص و مقدسی را در پیش روی نداشته باشد؛ نمیتواند چندان مطلوب نظام تربیتی اسلام باشد و حقیقت آن است که در میان ورزشهای مرسوم در جامعه اسلامی ورزشی که با سایر ارزشها و ابعاد وجودی انسان بیش از همه در آمیخته شده ، ورزش پهلوانی و زورخانهای است، ورزشی که در هر آغاز هدفش را که همانا توحید و یگانگی با خدا و پیروی صراط حق و رهبری طریق امت ما است به وضوح و روشنی بیان میدارد. این ورزش برای شدن است نه برای بودن، این ورزش برای زندگی علیوار است نه زیستن و لولیدن بیهدف، این ورزش سرمایهاش دیانت و تقوا، تواضع و اخلاق است و طنین بلند آوازه نام مبارک علی(ع)، بدان است که مربیان و ورزشکاران پهلوانی و زورخانهای همواره وجود گهربار این اسوه تقوا و یاور محرومان و دلسوختگان را در نظر گرفته و برآن هستند تا از پیروان او باشند و میکوشند به صفات الهی این رادمرد تاریخ متصف گردند.
به کلام آخر گود زورخانه چون سنگری برای خودسازی است و رابطه زیبایش با سنگر جهاد مقدس در ستیز با دشمنان خدا به خوبی هویداست و از این سنگر است که امثال تختیها و طوقانیها تاریخ این ورزش را با خون خود آذین میکنند.
جا دارد مسئولان و کارگزاران امور تربیتبدنی جامعه توجه و عنایت ویژهای به گسترش و تقویت این ورزش ارزنده داشته باشند .
در پایان این مقال، شایسته میدانیم از همه ادیبان صاحبنظر و صاحب قلمی که با نگارش کتاب و مقاله به سهم خویش در اشاعه و گسترش ورزش پهلوانی و زورخانهای و کشتی پهلوانی کوشیدهاند به ویژه از سروران بزرگوار و فرزانه زنده یاد کاظم کاظمینی، زنده یاد عزت الله کریمی ، مرحوم سیدمهدی میرهایقمی، استاد پرتو بیضایی، مرحوم محمدمهدی تهرانچی، مرشد فرامرز نجفی تهرانی، مهدی عباسی، دکتر جابر عناصری و… صمیمانه سپاسگزاری کنیم.