بسیاری از افراد با وجود داشتن موقعیت اجتماعی و کارمناسب ، هر از چند گاه ممکن است از کار و تلاشهای اجتماعی خسته و بیانگیزه و سست شوند. (به خصوص اگر فرد مجبور باشد به یک باره در چند نقش کلیدی یا غیراساسی ایفای نقش کند. )
فقدان انگیزه ممکن است ناشی از یک برنامهی فشردهی کاری یا برعکس یک برنامهی کاری پایین تر از حد انتظار فرد باشد. ازاین رو، به هنگام احساس سستی و رخوت طولانی باید ابتدا منشأ آن را پیدا کرد و بیدرنگ در جهت ایجاد انگیزه و تحرک گام برداشت .
پس برای پیشرفت باید توصیه های زیر را جدی بگیریم:
– مهارتهایمان را توسعه دهیم. با آموزش مداوم ، استعدادهایمان را پرورش دهیم و در کارمان رقابت ایجاد کنیم تا عقبافتادگیهایمان را جبران کنیم.
– عرصههای فعالیت و کاری جدید را جستجو کنیم.
– برنامهریزی کنیم تا بعد از انجام یک دورهی کار فشرده برای مدت کوتاهی هم که شده به مسافرت برویم.
– یک تغییر ماهرانه در کار ایجاد کنیم. اگر احساس میکنیم کارمان بیش از حد یکنواخت است، در جستجوی راههایی برای ایجاد تنوع در کار باشیم.
برای مثال، میتوانیم از برنامههای اطلاعاتی و نرم افزاری جدید بهره بگیریم و در جستجوی راههای جدید بهرهوری در کارمان باشیم.
– فکر و احساس خود را مانند جسم مان ورزش دهیم و به فعالیت وا داریم.
یک راهپیمایی پرتحرک و با حرارت در طول ساعت ناهار، سطح انرژی ما را بالا می برد و به ما این امکان را میدهد که افکارمان را سازماندهی کنیم. حتی یک تغییر در مکان نشستن در سر کار میتواند هیجان و احساس تازهای در ما به وجود آورد.
– بکوشیم تا در کار خود بهترین باشیم. سعی کنیم در هر کاری که انجام میدهیم برتر بودن قابلیتهای ما چشمگیر باشد. اطمینان داشتن به توانایی هایمان هم انگیزهی خودمان را بالا میبرد و هم دیگران را نسبت به توان ما دلگرم میکند.
– انعطاف پذیر باشیم. از سختگیری و نکوهش بیش از حد در مورد کارمان بپرهیزیم. اگر میدانیم که نهایت تلاشمان را کردهایم، پس به آن افتخار کنیم. اگر فکر می کنیم راههای بهتری برای انجام کارمان وجود دارد، بیدرنگ آن را دنبال کنیم تا سطح کیفی کارمان ارتقاء یابد.