رئیس اسبق فدراسیون کشتی خودش را پسر این مملکت میداند و وقتی دلیل نرفتنش به آمریکا را از او سوال میکنیم جواب جالبی میدهد: کجا بروم من عاشق ایران هستم و اینجا برایم بهترین جای دنیاست.
برای توصیف گنجینه پرافتخار کشتی ایران پیدا کردن واژه مناسب کار سختی است. پسر ساده محله گذر مستوفی منطقه درخونگاه حرف برای گفتن کم نمیآورد. از هر دری که با او وارد صحبت شوی، مبحثی برای گفتن و خاطرهای جذاب برای شنیدن دارد. محمدرضا طالقانی که بعد از قهرمانیهای متعدد در کشتی، وارد عرصه مدیریت در این رشته شد با این که فضا برای ورودش به سیاست باز بود اما هرگز چنین انتخابی نکرد.
به قول خودش او در کنار مردم ماند تا «پسر این مملکت» باشد و ادای پهلوانان را دربیاورد.
رونمایی از صدای تختی در مراسم جشن سده المپیک نهتنها جذابیتی برای او ندارد، بلکه تاکید میکند که اصلا مایل نیست صدای تختی را بشنود: صدای تختی به چه درد من میخورد وقتی تختی در قلب من است. باید راه تختی را برویم و به مردم دروغ نگوییم. صدای تختی همیشه در گوش من است که میگفت از مردم خجالت میکشم که نتوانستم مدال بگیرم. برایم هم فرقی نمیکند که تختی را کشتهاند یا تختی خودش را کشته. از نظر من تختی اسطوره است.
رئیس اسبق فدراسیون کشتی در خصوص اقدامات خیرخواهانهاش و رسیدگی به یتمان و افراد بیبضاعت در شهرهای و استانهای مختلف گفت: در کنار مردم بودن، نداشتن نگاه از بالا به پایین یعنی پهلوانی و هرکسی که در کنار مردم باشد با پهلوانی عجین میشود. من هرچه دارم از مردم و به این مردم بدهکارم. خانه من به خاطر مردم در گرو بانک است و ماشینم را برای نرفتن یک خانم به زندان فروختهام. اینها کارهایی بوده که از دستم برمیآمده. اگر مردم نباشند ما که هستیم؟ کسی نیستیم. اجازه میخواهم یک جمله به بزرگترهای خودم بگویم و آن اینکه اجازه دهید مردم خودشان پهلوانانشان را انتخاب کنند.