در گودهای گرم زورخانه، آنجا که عرق مردانگی با خاک غیرت درآمیخته، صدایی میپیچد: «رخصت مرشد»
رخصت برای آغاز، رخصت برای ادای احترام، رخصت برای ادامهی راهی که پیشینیان، با دل، با بازو، با مرام گشودند.
و چه کسی این طنین را به صفحات تاریخ و فرهنگ این سرزمین کشاند؟ زندهیاد عزتالله کریمی؛
مردی از سلالهی مرامداران، که در تیرماه ۱۳۷۶، دل به خدمت بست و با دلی گرم و قلمی فتوتنویس، نشریهای را بنیان نهاد که نه مجله بود، نه صرفاً یک هفتهنامه؛ بلکه «رخصتنامهی پهلوانی برای آیندگان» بود.
رخصت پهلوان؛ حافظ اصالت یک ملت
اکنون، در آستانهی بیستوهشتمین سال انتشار هفتهنامه «رخصت پهلوان»، تنها رسانهی مکتوب و تخصصی ورزش زورخانهای باید تمام قد ایستاد، تعظیم کرد و از ته دل گفت: «رخصت حاج عزت!»
در زمانهای که بازار شهرت، هویّت را از نفس انداخته، این هفتهنامه همچنان با خطونشان فتوت، خاک ورزش ملی را پاک نگاه داشته است. هر شمارهاش، مرامنامهای از پهلوانیست. از آن نوع مرامها که سینهبهسینه در دل گودها میچرخد و با صدای ضرب مرشد، دل را میلرزاند:
فتوت، نه فقط در میل و کباده، بلکه در لقمهی حلال، در ادبِ سلام، در دستگیری از افتاده، در رخصتخواهی از بزرگان است… و اینها همه، سطر به سطر در «رخصت پهلوان» زنده ماندهاند.
میراثی از مرشد تا نسل نو
زورخانه، گهوارهی حماسههای خاموش ملت ایران است. جایی که بازوان قوی، با دلهای خاشع هم قسم شدند تا مرام فتوت به خاک نیفتد… و اگر این آیین امروز زنده است، رسانههایی چون رخصت پهلوان آن را از دل خاطره به متن امروز آوردهاند.
در این هفتهنامه، نه فقط از زورخانهی نیاوران و گود کهن کاشان میخوانیم، بلکه دلنوشتهی یک مرشد پیر، یادنامهی یک پهلوان شهید، و قصهی یک نوپای تازهوارد گود هم دیده میشود.
آیا اینها میراث نیست؟ آیا اینها شناسنامهی فرهنگی این خاک نیست؟
یاد مرشد قلمدار؛ عزتالله کریمی
زندهیاد عزتالله کریمی، مردی که از دل مطبوعات آمد اما دلش در گود جا ماند، در سال ۱۳۹۰ پر کشید. اما نامش در هر دوشنبهای که این هفتهنامه منتشر میشود، با طنین ضرب زنده است.
او ایمان داشت که «زورخانه فقط ورزش نیست، مدرسهی مردانگیست.»
وارثان مرام
اکنون، فرزند خلفش محمد کریمی، با همان صبوری، همان حرمت و همان درک، شمع روشن این راه را در دست گرفته است.
از او و یارانش، همان مردان خاموش که هر هفته این سطرها را مینویسند، باید با احترام گفت: «خستهنباشید پهلوان!»
جمعبندی: صدای ضرب، همچنان میآید…
ورزش زورخانهای، ورزش ملی ایران است؛ ورزشی که در آن، دل و بدن باهم تمرین میکنند و «رخصت پهلوان»، آیینهایست که این دلتمرینی را به مردم، به آیندگان، به تاریخ نشان میدهد.
بیستوهشت سال گذشته، اما هنوز صدایی میپیچد…«رخصت مرشد!»
و اینبار ما میگوییم: «رخصت عزتالله کریمی، برای ادامهی راهت، برای صیانت از مرامت، برای حفظ این آیین… رخصت!»