در روزگار هیاهو و آشفتگی، هنوز هم میشود به خانههایی پناه برد که چراغشان با نام حسین (ع) روشن است؛ خانههایی که نه تنها مأمن عزاداراناند، بلکه پناهگاه دلهای بیقرار.
اسلامشهر یکی از همین شهرهاییست که در دلش مردانی دارد از جنس خدمت، از تبار عشق. سید عباس حسینی و سید حمید حسینی، دو چهرهی آشنا و نجیب از خادمان اهلبیت، سالهاست که بیادعا چراغ مجلس حسین را روشن نگه داشتهاند.
سید عباس، همان که به وقت محرم خانهاش را وقف روضه میکند و دلش را وقف خدمت. کسی که اگر پای هنرمندی به مجلسش باز شود، با نگاهی پدرانه و احترام عمیق از او تجلیل میکند، چون باور دارد هنرمند، آیینهدار فرهنگ و تاریخ این سرزمین است. در شام غریبان امسال، وقتی گروهی از هنرمندان و رخصتی ها به اسلامشهر آمدند، خانهاش، خانه امید و مهربانی بود؛ وسایل نوکری بر سینه دیوار نصب شد و ارادتش به خاندان پیامبر، باز هم نقش بست.
و سید حمید حسینی، که سالهاست با سفرهاش، نان بخشیده و محبت کاشته. نامش با روضه و دیگ نذری گره خورده، اما آنچه او را عزیزتر میکند، دل دریاییاش است. در روزگار نداری، گره از کار خیلیها باز کرده و بینام و نشان، چراغ خانهاش را برای هر که دلش با حسین است، روشن نگه داشته.
در این زمانه، کم نیستند آنان که سخن از حسین میگویند، اما کمشمارند آنان که مثل این دو سید عزیز، زندگیشان را وقف حسین کردهاند. آنها نه فقط میزبان روضهاند، که میزبان دلهای بیقرارند. یادشان بماند، زنده و برقرار.
محمد کریمی