جواد انصافی بازیگر پیشکسوت تئاتر و تلویزیون درباره شخصیت نوستالوژیک عبدلی به خبرنگار ما گفت: کار اصلی من نمایش سیاهبازی است. در یک برههای بحث میشد که دارید سیاهها را مسخره میکنید و مشکل ایجاد شده بود. ما هم دیدیم تلویزیون حساسیت نشان میدهد؛ این شخصیت سیاه را سفید کردیم و اسم آن را نیز عبدلی گذاشتیم. ارباب را نیز به اوستا تغییر دادیم و در نمایش سیاهبازی مبارک و ارباب به عبدلی و اوستا تبدیل شدند.
وی ادامه داد: مردم حس میکردند که عبدلی را میشناسند و او جدید نیست با او همذاتپنداری کردند. هنوز هم عده ای مرا با عنوان عبدلی میشناسند و در خیابان عبدلی صدایم میزنند.
انصافی آیین های باستانی ایرانی را بالقوه برای فیلم و نمایش مناسب دانست و گفت: تمام آیین های ما قابل فیلم و سریال شدن است. من و همسرم دو کتاب داریم که یکی از آنها درباره نمایش زنانه است و همچنین کسبی خوانی یعنی همان کاسبیهای ریتمیک که از بین رفته است نیز موردی است که درباره آن زیاد تحقیق کردهام.کاسبیهای ریتمیک یک نوع روان شناسی بوده است که مردم را دور آن کاسب جمع میکرده حتی اگر چیزی نمیخواستند بخرند
بازیگر سریال اشکها و لبخندها درباره کاسبی های قدیمی و جذابیت نمایشی آنها گفت: این شکل از کاسبی کردن یک نوع روانشناسی بوده است. این شمایل کاسبی با شعر باعث میشد مردم دور کاسب جمع شوند حتی اگر آن کالا را نمیخواستند. مردم کیف میکردند چراکه این کاسب ها روان شناسی بلد بودند.