ایام فاطمیه، روایت غم است؛ اما غمی که چراغ راه میشود. نام حضرت فاطمه(س) در تاریخ، تنها یاد یک بانوی معصوم نیست، بلکه آیینهای از حقیقت انسان است؛ زنی که در کوتاهترین عمر، بلندترین مکتب زندگی را بنا کرد. او برای همه تاریخ، معنای عزت، وقار، مقاومت و مهربانی است؛ بانویی که خستگیهای جهان به دستان بیادعایش پناه میآورد و هنوز پس از قرنها، صدای عدالتخواهیاش در گوش زمین میپیچد.
فاطمه(س) نه تنها مادر حسنین و نور خانه علی(ع) بود، که ستونِ ایمان و تکیهگاهِ تاریخ شد. در این روزهای سوگ، دلهایمان به یاد غربت آن بانو میلرزد؛ غربتی که تنها یک حادثه نبود، بلکه روایت همیشگی مظلومیتِ حق و سکوتِ زمانه است.
ایام فاطمیه یادآور این حقیقت است که زندگی مؤمن، حتی در دل اندوه، مسیر روشن دارد؛ مسیری که فاطمه(س) با حضور کوتاه اما اثرگذار خود، برای تمام نسلها ترسیم کرد. در این روزها، با دلی لحظهشمارِ نور، بر درگاه پروردگار میایستیم و میگوییم: ای بانوی بهشتی! ما هنوز محتاج نگاهت، دعاهایت و لبخند پنهانت هستیم.
در آینه زندگی حضرت زهرا (س)، حقیقتی ژرف نهفته است: بزرگی، همیشه با فریاد نیست؛ گاهی در سکوت و صبوری معنا پیدا میکند. او با دلی آکنده از درد اما چهرهای سرشار از وقار، جهان را به این درس بزرگ رساند که آرامترین انسانها گاهی ژرفترین تغییرها را میآفرینند. امروز وقتی از سوگ فاطمی سخن میگوییم، از یک غم عادی حرف نمیزنیم؛ از داغی سخن میگوییم که به فهم، عمق میدهد و به ایمان، استحکام. هر سال که این ایام فرا میرسد، جهانِ خسته فرصتی برای مکث پیدا میکند؛ فرصتی برای نزدیکشدن به حقیقتی که در هیاهوی روزمرگیها گم میشود: حقیقت زنانهای که هم مادر است، هم معلم، هم مبارز، و هم مظهر مهر.
شاید راز ماندگاری این ایام همین باشد؛ که فاطمیه تنها یاد یک شهادت نیست، یادآورِ زنی است که جهان، هنوز هم به اخلاق، حیا، شجاعت و نگاه انسانی او نیاز دارد. بانویی که با وجود تمام رنجها، هیچگاه از محبتورزی و مهربانبودن دست نکشید و با منش خود درس «چگونه انسانبودن» را برای همه نسلها به جا گذاشت.
فاطمه(س) چراغی است که خاموش نشد و نخواهد شد؛ نوری که هنوز بر زندگی ما سایهگستر است و دلهایمان را، در هر دورهای از تاریخ، دوباره به سمت حقیقت فرا میخواند.
محمد کریمی








