مرثیه ای در سوگ پیامبر رحمت و کریم اهل بیت

ای رسول خدا… ای آخرین پیام‌آور آسمان…رفتی و زمین بی‌پناه شد، مدینه یتیم شد، دل‌ها شکست. تو همان بودی که خدا به تو فرمود: رحمهً للعالمین.

همان که با لبخندش یتیم آرام می‌گرفت، با دست‌هایش اسیر آزاد می‌شد، با نگاهش جاهلیت کنار می‌رفت.

تو چراغ تاریکی‌ها بودی، مرهم زخم‌ها، پناه بی‌پناهان. تمام زندگی‌ات ایثار بود، تمام لحظه‌هایت مهربانی.

ای رسول خدا، اگر نبود قدم‌های تو، امروز ما در ظلمات سرگردان بودیم ، اما داغ امت تو به یک زخم ختم نشد…

در همان روزها، فرزندت، نوه‌ی عزیزت، حسن بن علی، کریم اهل‌بیت، نیز با دلی پُر از صبر و قامتی غرق در مظلومیت به شهادت رسید.

او که دریا از بخشندگی‌اش شرمنده بود، زمین از تواضعش سر به زیر داشت، و زمان از صبرش به لرزه درآمده بود.

هیچ دری نزد او کوبیده نشد مگر آن‌که با دست پُر بازگشت. هیچ محتاجی به درگاهش آمد مگر آن‌که دلش آرام گرفت…و با همه‌ی این بزرگی‌ها، جگرش پاره‌پاره شد… آه، چه مظلومانه! چه غریبانه!

ای رسول خدا… ای حسن بن علی…دل‌هایمان هنوز در فراق شما می‌سوزد. چشم‌هایمان هنوز از غربت شما اشک‌بار است. امروز هم، امت شما یتیم است، مظلوم است، غریب است.

یا رسول‌الله… اگر نگاهت بر ما بود، شاید این همه تفرقه نمی‌دیدیم. یا حسن مجتبی… اگر صبرت نبود، زمین طاقت نمی‌آورد.

ای رسول رحمت، ای کریم اهل‌بیت، نامتان ستاره‌ای‌ست در تاریکی، یادتان مرهمی‌ست بر زخم‌های بی‌پایان، و فقدانتان، آه… فقدانتان زخمی‌ست که تا ابد تازه می‌ماند.

محمد کریمی

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین دیدگاه‌ها

ورزشی

<script src="https://trustseal.e-rasaneh.ir/trustseal.js"></script> <script>eRasaneh_Trustseal(86051, false);</script>